افزايش سرمايه خوب است يا بد

يكي از مباحث جذاب و پر چالش بورسي، افزايش سرمايه خوب است يا بد ميباشد. شركتها به قصدهاي مختلفي اقدام به افزايش سرمايه ميكنند؛ اما نكتهاي كه وجود دارد آن است كه افزايش سرمايه انواع مختلفي دارد و هركدام ويژگيهاي خاص خود را دارد. همچنين پيامدهاي هر يك بر وضعيت شركت و سهامدار يكسان نيست. در ابتدا بهتر است هدف از افزايش سرمايه و انواع آن را شرح دهيم و سپس به سوال افزايش سرمايه خوب است يا بد پاسخ خواهيم داد.
افزايش سرمايه چيست؟
شركتها به هدف تأمين منابع موردنياز طرحهاي توسعهاي يا اصلاح ساختار مالي، اقدام به افزايش سرمايه ميكنند. به عبارت بهتر، يكي از روشهاي تأمين مالي شركت است. بهمنظور افزايش سرمايه، لازم است تعدادي سهام جديد منتشر شود و سهامداران شركت آنها را بخرند؛ بنابراين با تأمين مالي از طريق سهامداران، مبلغ موردنظر فراهم ميشود.
افزايش سرمايه به چه كساني تعلق ميگيرد؟
به سهامداري تعلق ميگيرد كه در تاريخ اجراي مصوبه مجمع عمومي فوقالعاده شركت در اين خصوص، مالك سهام شركت باشد و اصطلاحاً در مجمع عمومي فوقالعاده افزايش سرمايه، شركت كند.
انواع روشهاي افزايش سرمايه
تفاوت انواع مختلف افزايش در محل تأمين سهام جديد است. بهطوركلي ۳ نوع افزايش سرمايه وجود دارد:
- افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي داراييها
- افزايش سرمايه از محل سود انباشته (سهام جايزه)
- افزايش سرمايه از محل آورده نقدي و مطالبات حال شده سهامداران
افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي داراييها
با گذر زمان و اثرگذاري تورم بر كالاها و خدمات، قيمت داراييهاي يك شركت نيز تغيير خواهند كرد؛ بنابراين شركتها اين امتياز را پيدا ميكنند تا ارزش داراييهاي ثابت مشهود همانند زمين، ساختمان، ماشينآلات و تجهيزات، سرمايهگذاريها و … را مورد تجديد ارزيابي قرار دهند. همچنين شرايط ركودي ميتواند استفاده از اين نوع افزايش سرمايه را ميسر كند. ركود حاكم بر شركتها باعث كاهش حاشيه سود اين بنگاهها و افت اعتبار آنها نزد نهادهاي مالي خواهد شد. ازآنجاييكه حقوق صاحبان سهام شركتها شاخص بسيار مهمي براي تعيين سقف اعتبار نزد بانكها است، شركتها به فكر بالا بردن حقوق صاحبان سهام و افزايش سرمايه هستند. با توجه به اينكه شركتهاي درگير ركود، امكان افزايش سرمايه از محل آورده نقدي يا سود شركتها ندارند، قانونگذار افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي داراييها را براي شركتهاي موردنظر پيشنهاد ميدهد. با به روزرساني دارايي شركتها، سهام بيشتر از گذشته موردتوجه فعالان بازار سرمايه قرار ميگيرد. با افزايش اعتبار شركت نزد بانك، سهامداران عمده نيز براي نگهداري سهام ترغيب ميشوند. اين نوع از افزايش سرمايه، براي شركتهاي زيان ده، سودمند است زيرا ميتواند جان تازهاي به شركت بخشد تا دوباره به چرخه توليد و سوددهي بازگردد. لازم به ذكر است با توجه به ماده ۱۴۱ قانون تجارت، درصورتيكه مقدار زيان از نصف سرمايه ثبتي شركت بيشتر باشد، شركت مذكور مشمول ماده ۱۴۱ ميشود.
شركت زيان ده براي خروج از اين ماده بايد سرمايه خود را به مقداري افزايش دهد تا ميزان زيان از نصف سرمايه كمتر شود؛ بنابراين شركتهايي كه مشمول اين قانون باشند ميتوانند از اين نوع از افزايش سرمايه استفاده كرده تا هم ساختار مالي خود را به استاندارد نزديك كنند و امكان دريافت تسهيلات و بهبود فعاليت براي آنها فراهم شود. در اين روش، تعداد سهام هر سهامدار متناسب با درصد افزايش سرمايه افزايش مييابد و درصد مالكيت سهامدار در شركت تغييري پيدا نميكند. معايب اين روش اين است كه نقدينگي جديدي وارد شركت نميشود و ارزش ذاتي آن نيز دچار تغيير نخواهد شد. محاسن اين روش بهبود ساختار مالي، بهروز شدن داراييها است. همچنين شركت واجد شرايط دريافت وام ميشود.
افزايش سرمايه از محل سود انباشته
گاهي شركت، از منابع داخلي خود جهت تأمين مالي استفاده ميكند؛ اما اين منابع داخلي چيست؟ همانطور كه ميدانيد شركت كل سودي را كه در طي سال مالي به دست ميآورد، تقسيم نميكند. بخشي در حساب سود انباشته باقي ميماند. باگذشت زمان، سودهاي انباشته به ميزان مطلوبي ميرسد كه ميتواند منبعي براي تأمين مالي باشد. در اين روش نقدينگي جديدي وارد شركت نميشود و صرفاً بخشي از سود انباشته بهحساب سرمايه شركت وارد ميشود و تعداد سهام افزايش مييابد. ازآنجاييكه شركت اين نقدينگي را از حساب سود انباشته برداشت ميكند و سهامداران پولي بابت اين تأمين مالي نميپردازند، به سهام تعلقگرفته سهامداران، سهام جايزه ميگويند. معايب اين روش آن است كه مانند روش قبلي نقدينگي جديدي وارد شركت نميشود. حسن آن نيز بهبود و تسهيل توسعه ساختار مالي شركت است. همچنين نيازي به پرداخت مبلغ توسط سهامداران ندارد.
افزايش سرمايه از محل آورده نقدي و مطالبات حال شده
افزايش سرمايه از محل آورده نقدي به اين معنا است كه منابع از بيرون شركت و توسط سهامداران تأمين ميشود. در مواقعي كه شركت نياز به منابع جديد براي طرحهاي توسعهاي دارد اما سود انباشته مناسبي ندارد، ناچار به افزايش سرمايه از محل آورده نقدي سهامداران است. به دليل اينكه اين روش، نيازمند تأمين منابع جديد از سوي سهامداران فعلي شركت است، شركت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شركت ميدهد. به اين صورت كه اوراقي تحت عنوان «حق تقدم سهام» منتشر ميشود و در اختيار سهامداران فعلي قرار ميگيرد. سهامدار در طي مهلت مقرر (۲ ماه پذيرهنويسي اوراق) مجاز است به دو روش اقدام كند:
- پرداخت مبلغ اسمي سهام: در اين حالت، سهامدار در افزايش سرمايه شركت كرده و به ازاي هر برگه سهمي كه در اختيار دارد، مبلغ ۱۰۰ تومان بهحساب شركت واريز مينمايد. با اين كار پس از طي شدن مراحل افزايش سرمايه، حق تقدم تبديل به سهام عادي ميشود و تعداد سهام شما نيز افزايش مييابد.
- فروش حق تقدم: اگر سهامدار به هر علتي تمايل نداشته باشد حق تقدم خود را به سهم تبديل كند، ميتواند در بازه زماني ۲ ماهه حق تقدمهاي خود را به سرمايهگذاران ديگر بفروشد. اين حق تقدمها مانند سهام در بورس قابل معامله هستند. پس از تمام شدن مهلت دوماهه، نماد حق تقدم متوقفشده و سهامدار نميتواند آن را بفروشد.
اگر شركت به ازاي هر برگه سهام مبلغي بيش از ارزش اسمي (كه ۱۰۰ تومان در نظر گرفته ميشود)، از سهامداران مطالبه كند، به آن افزايش سرمايه از روش صرف سهام گفته ميشود. در اين روش، شركت سهام خود را به مبلغي بيش از قيمت اسمي و از طريق پذيرهنويسي به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قيمت فروش و قيمت اسمي سهام را، بهحساب اندوخته منتقل و يا در ازاي آن سهام جديد، به سهامداران قبلي ميدهد. در افزايش سرمايه به روش صرف سهام بهجاي انتشار سهام عادي با ارزش اسمي، پذيرهنويسي سهام جديد ناشي از اين عمل به قيمت بازار انجام ميگيرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام يعني مابهالتفاوت ارزش بازاري و اسمي سهام است. شركت در خصوص صرف سهام سه كار ميتوانند انجام دهند:
- انتقال اضافه ارزش به اندوخته شركت
- تقسيم نقدي اضافه ارزش به سهامداري قبلي
- دادن سهام جديد به سهامداران قبلي
در مورد فروش هم دو كار ميتوانند انجام دهند:
- فروش با حفظ حق تقدم
- فروش با سلب حق تقدم
اگر فرد مبلغي بابت حق تقدم پرداخت نكند و در مهلت دوماهه نيز آن را نفروشد، شركت پس از اتمام دوره پذيرهنويسي، گواهيهاي باقيمانده را بهعنوان حق تقدم استفادهنشده در پذيرهنويسي عمومي به فروش رسانده و مبلغ حاصل از فروش را بهحساب سهامداران واريز ميكند. گفتني است افرادي كه سهم مذكور را ندارند نيز ميتوانند حق تقدم استفادهنشده را خريداري كنند و سهامدار شركت شوند. به اين حالت از افزايش سرمايه كه سهامداران فعلي حق استفاده خود را به سهامداران جديد واگذار ميكنند، سلب حق تقدم گفته ميشود.
مطالبات حال شده چيست؟
مطالباتي است كه سهامداران از شركت دارند و در زماني كه شركت اقدام به افزايش سرمايه مينمايد سهامداران بجاي آوردن نقدينگي جديد از مطالباتشان كسر ميشود و به سرمايه ايشان و بالطبع شركت افزوده ميشود اين وقت است كه لفظ مطالبات حال شده استفاده ميشود. معايب اين روش آن است كه زمانبر است و تا سهامداران در افزايش سرمايه شركت كنند و مبلغ بهحساب سرمايه وارد شود مدتي طول خواهد كشيد. همچنين تعدادي زيادي از سهامداران مايل به پرداخت مبلغ حق تقدم نيستند. مزاياي اين روش ورود نقدينگي جديد و كمك به سودآوري بلندمدت شركت است.
قيمت سهم و ارزش دارايي پس از افزايش سرمايه چه تغييري ميكند؟
محاسبه قيمت تئوريك، پس از افزايش سرمايه در هر يك از روشها قدري متفاوت است. ولي درنهايت، فارغ از نوع افزايش سرمايه، قيمت كاهش مييابد؛ زيرا تعداد سهام افزايشيافته و قيمت به تعداد زيادتري سهام تقسيم ميشود. همچنين ارزش دارايي افراد بعد از افزايش سرمايه تغييري نميكند زيرا به همان ميزان (درصد افزايش سرمايه) بر تعداد سهام سرمايهگذاران قبلي اضافه ميشود.
بهترين نوع افزايش سرمايه كدام ميباشد؟
هر يك از روشهاي ذكرشده، در شرايط مختلف پاسخگوي نيازهاي شركت است؛ بنابراين نميتوان گفت بهترين روش كدام است. در نگاه كلي افزايش سرمايه از محل آورده مطلوبترين روش است زيرا باعث ورود نقدينگي جديد به شركت ميشود؛ اما اين روش براي همه شركتها قابلاجرا نيست. در مورد شركتهاي زيان ده نيز روش تجديد ارزيابي داراييها بدون آنكه نيازي به نقدينگي جديد باشد، ساختار شركت را سامان ميدهد و از اين حيث ميتواند مطلوب باشد.
در نتيجه افزايش سرمايه خوب است يا بد
تورم، شوكهاي ارزي، روند صعودي قيمتها و نيز بالا بودن نرخ سود بانكي، مهمترين دلايل افزايش سرمايه شركتها محسوب ميشود. بهطوركلي تصميم به افزايش سرمايه، اقدامي مطلوب در راستاي تأمين منافع آتي سهامداران است؛ زيرا به بهبود وضعيت يا رشد توليد و سودآوري شركت ميانجامد. همانطور كه در روشهاي مختلف اشاره شد، افزايش سرمايه به لحاظ ظاهري، دارايي سهامدار را تغيير نميدهد و صرفاً باعث شكستن و كاهش قيمت ميشود. اما افزايش سرمايه بهجز اثرات بنيادي، اثرات رواني نيز بر قيمت تابلو خواهد داشت. با انتشار خبر افزايش سرمايه، اقبال به سهم افزايش مييابد و تا زمان ثبت افزايش سرمايه، شركت ميتواند موردتوجه سهامداران قرار گيرد و بازدهي قيمتي نصيب آنان كند. اين اتفاق، تأييدي بر درست بودن رفتار سهامداران نيست و ميتواند صرفاً يك رفتار هيجاني باشد. همچنين افزايش سرمايه بهتنهايي نميتواند ملاكي براي ارزنده بودن سهام يك شركت باشد. عاملي كه در افزايش سرمايهها باعث مثبت شدن يك سهم ميشود، انتظار مثبت و اطمينان سهامداران نسبت به محقق شدن عمليات اجرايي مدنظر شركت است. بنابراين سهامداران بايد به شرايط كلي شركت، منطق افزايش سرمايه و درصد آن توجه كنند.